کلمه جو
صفحه اصلی

سندباد

فرهنگ اسم ها

(تلفظ: sand bād) (در اعلام) نام پسر گشتاسب پسر لهراسب ؛ نام حکیمی هندی واضع ' سندباد نامه ' .


اسم: سندباد (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: sand bād) (فارسی: سَندباد) (انگلیسی: sand bad)
معنی: نام پسر گشتاسب پسر لهراسب، ( اَعلام )، نام حکیمی هندی واضع «سندباد نامه» سندباد بحری قهرمان افسانه ای سفرهای پر ماجرا در کتاب هزار و یک شب و در سندباد نامه

فرهنگ فارسی

مجوس ( مقت. ۱۳۷ ه.ق ./ ۵۶ - ۷۵۵ م . ) وی پس از قتل ابو مسلم بامر منصور خلیفه که یکی از طرفداران او بود علم ظغیان بر افراشت.اگر چه وی ظاهرا آیین جدیدی نیاورد و معروف به مجوس بود و نحوه اعتقاد او هم بابومسلم نیستمع ذلک عده بسیار از پیروان ادیان و مذاهب مختلف تحت لوای او جمع شدند سنباد قصد خود را برای پیشروی بسوی حجاز و انهدام کعبه اعلام نمود . و از نیشابور حرکت کردقومش و قم وری را متصرف شد وگروه بسیار از مزدکیان و مجوسان طبرستان گرد او جمع شدند. عده اتباع او را در حدود ۱٠٠٠٠٠ تن نوشته اند . شورش او فقط ۷٠ روز طول کشید ودر ین مدت فتوحات بسیار کرد و عاقبت یکی از سرداران منصور خلیفه بنام جوهر بن مراد او را در نزدیکی همدان شکست داد و ۶٠٠٠٠ تن از اتباع او را بقتل رسانید .
مجوس . سنباد

لغت نامه دهخدا

سندباد. [ س ِ ] ( اِخ ) نام حکیم هندی که مسعودی مؤلف مروج الذهب و ابن الندیم او را واضع «سندبادنامه » دانسته اند. ( فرهنگ فارسی معین ) :
ویژه توئی در گهر سخته تویی در هنر
نکته تویی در سمراز نکت سندباد.
منوچهری.
چه خوش آمد این نکته در سندباد
که عشق آتش است ای پسر سندباد.
سعدی.

سندباد. [ س ِ ] ( اِخ ) نام پسر گشتاسب بن لهراسب.( فرهنگ رشیدی ). نام پسر گشتاسب بن لهراسب بود که با اسفندیار اخوت داشته. وی طالب حکمت و دانش گردید و تا به مقام دانایی و فرزانگی رسیده ، کتابی در حکمت و پند و عقلیات بنام خود تألیف کرده و آن در روزگار باقی بماند. ( از آنندراج ). نام پسر گشتاسب. ( غیاث ).

سندباد. [ س ِ ] ( اِخ ) سنباد مجوس. رجوع به سنباد شود.

سندباد. [ س ِ ] (اِخ ) نام پسر گشتاسب بن لهراسب .(فرهنگ رشیدی ). نام پسر گشتاسب بن لهراسب بود که با اسفندیار اخوت داشته . وی طالب حکمت و دانش گردید و تا به مقام دانایی و فرزانگی رسیده ، کتابی در حکمت و پند و عقلیات بنام خود تألیف کرده و آن در روزگار باقی بماند. (از آنندراج ). نام پسر گشتاسب . (غیاث ).


سندباد. [ س ِ ] (اِخ ) سنباد مجوس . رجوع به سنباد شود.


سندباد. [ س ِ ] (اِخ ) نام حکیم هندی که مسعودی مؤلف مروج الذهب و ابن الندیم او را واضع «سندبادنامه » دانسته اند. (فرهنگ فارسی معین ) :
ویژه توئی در گهر سخته تویی در هنر
نکته تویی در سمراز نکت سندباد.

منوچهری .


چه خوش آمد این نکته در سندباد
که عشق آتش است ای پسر سندباد.

سعدی .



دانشنامه عمومی

سَندباد که به گونه سنباد هم نوشته می شود در فارسی پهلوی به معنای نیروی اندیشه همچنین به معنی بادی است که از سوی رود سند بوزد.همچنین نوشته اند که سندباد در اصل تند باد بوده که به صورت سند باد تحریف یا معرب شده است. ولی جدا از این معنا سندباد بیشتر یک چهره داستانی کهن ایرانی است که از او به همراه لقب سندباد دریایی، سندباد دریانورد یا سندباد بحری نام برده شده است. داستان سندباد را از دوره ساسانی می دانند. این داستان در قصه های هزار و یکشب هم گنجانده شده و به میان عربها هم راه یافته است و اروپاییان آن را از ایشان گرفته اند. داستان سندباد امروزه سوژهٔ چندین فیلم سینمایی و داد و ستد، تجارت، بنگاه، کار و کسب و پویانمای گوناگون در جهان شده است.
ماجراهای سندباد
هزار و یک شب
هشتمین سفر سندباد
احتمالاً در نیمهٴ اول سدهٔ نهم میلادی سلیمان تاجر، دریانورد ایرانی به خاور دور سفری کرد و شرح سفر وی در ۸۵۱ میلادی به وسیلهٴ مؤلف ناشناسی نوشته شد. این قدیم ترین گزارش به زبان عربی از چین و بسیاری از نقاط ساحل اقیانوس هند است. بعدها مسلمان دیگری به نام ابن وهب در ۸۷۰ به چین سفر کرد و ابوزید (نیمهٴ اول سدهٴ دهم میلادی) شرح سفر او را نوشت. جلال ستاری در کتاب پژوهشی درحکایت های سند باد بحری با پژوهش در داستان های هزار و یک شب وسفرهای سند باد بحری می نویسد: «سند باد بازرگانی هوشمند ساکن بغداد است که در بندربصره و شاید هم سیراف به کشتی نشسته و به جزایر دور دست در دریای هند و چین سفر می کند... سیراف نیز در آن زمان شاید بزرگترین بندر خلیج فارس بود که از آن جا مروارید و پارچه های پنبه ای و ابریشم به هندوچین می بردند» از این سفرها که به طور غریبی مؤید روایات کهن بودند، تدوین مجموعه ای از قصه ها پیرامون نام سندباد بحری شکل گرفت.رضا طاهری در کتاب از مروارید تا نفت باعنوان سیراف شهرافسانه ای و شهر سندباد بحری می نویسد: «سندباد بحری و داستان های هزار و یکشب از دل برخی از افسانه ها و داستان های دوره ساسانی و برخی از سفرنامه های بازرگانان ایرانی قرن های اولیه اسلامی برگرفته شده است. بعدها در بازرگانی بصره و سیراف با کشورهای هند وچین و شروع ادبیات جدید، داستان هایی درآمیزش با فرهنگ عرب در دل هزار و یک شب جای گرفتند.»
مایهٔ سندباد الهام بخش کارهایی در ادبیات معاصر ایران بوده که دست کم یکی از این کارها را از شاهکارهای ادبیات معاصر فارسی شمرده اند. هشتمین سفر سندباد نمایشنامه ای از بهرام بیضایی است که از نمایشنامهٔ کوتاهِ «سفر هشتم سندباد» کارِ پرویز ناتل خانلری ملهم شد. سندباد غائب دفتر شعری از محمدعلی سپانلو و در وهم سندباد محمد مختاری نیز دیگر کتاب هایی هستند که از مایه سندباد ملهم شده اند. آوازهای سندباد عبدالوهاب البیاتی به ترجمه محمدرضا شفیعی کدکنی نیز از دیگر آثار از این قبیل است.
جورج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، ترجمه غلامحسین صدری افشار، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی

پیشنهاد کاربران

افسانه هفت دریا


کلمات دیگر: