مترادف سیل گیر : سیلابگیر، سیلزار، سیلگاه، مسیل
سیل گیر
مترادف سیل گیر : سیلابگیر، سیلزار، سیلگاه، مسیل
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
فین
مترادف و متضاد
سیلابگیر، سیلزار، سیلگاه، مسیل
کنار، بانک، ساحل، لب، ضرابخانه، سیل گیر، خامه
بند، سیل گیر، سد، اب بند
سیل گیر، دریچه سد
سیل گیر، خامه
فرهنگ فارسی
زمینی که سیل در آن جریان یابد سیل گیر .
فرهنگ عمید
زمین گود و پست که سیل در آن جمع شود، سیلاب گیر.
کلمات دیگر: