کلمه جو
صفحه اصلی

بدور چیزی گشتن

فارسی به عربی

جرم سماوی

مترادف و متضاد

orb (فعل)
احاطه کردن، بدور چیزی گشتن، بدور مدار معینی گشتن، کروی شدن

circumambulate (فعل)
دور چیزی گردیدن، بدور چیزی گشتن


کلمات دیگر: