کلمه جو
صفحه اصلی

تقریب زدن

فارسی به عربی

تقریبی

مترادف و متضاد

approximate (فعل)
نزدیک امدن، تقریب زدن، نزدیک کردن

فرهنگستان زبان و ادب

{approximate} [ریاضی] به دست آوردن نتیجه ای که دقیق نیست، ولی برای منظور معینی به اندازۀ کافی به نتیجۀ درست نزدیک است
{approximation} [ریاضی] شیوه ای برای به دست آوردن نتیجه ای که دقیق نیست، ولی برای منظور معینی به اندازۀ کافی به نتیجۀ درست نزدیک است

پیشنهاد کاربران

تقریب زدن
تقریبی


کلمات دیگر: