کلمه جو
صفحه اصلی

سوگند یاد کردن

فارسی به عربی

اشهد

مترادف و متضاد

attest (فعل)
شهادت دادن، گواهی دادن، سوگند یاد کردن، تصدیق امضاء کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) قسم خوردن سوگند خوردن .
بر صدق دعوی خود سوگند یاد کرد

لغت نامه دهخدا

سوگند یاد کردن. [ س َ / سُو گ َ ک َدَ ] ( مص مرکب ) سوگند خوردن. قسم خوردن : بر صدق دعوی خود سوگند یاد کرد. ( تاریخ قم ص 300 ).

پیشنهاد کاربران

سوگند یاد کردن: قسم خوردن.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۲۹۱ ) .


کلمات دیگر: