افضل
برتری جستن
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
پیش رفتن، سابق یا اسبق بودن، برتری جستن، جلوترامدن
برتری جستن، سبقت گرفتن
پیشنهاد کاربران
بالایی
برتری جستن: رجحان طلبیدن
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۶۰ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۶۰ ) .
دست بالای دست بردن ؛ برتری جستن. تفوق جستن :
بسی دست بردیم بالای دست
بر این در کلیدی نیامد بدست.
امیرخسرو.
بسی دست بردیم بالای دست
بر این در کلیدی نیامد بدست.
امیرخسرو.
پیشی جستن
کلمات دیگر: