ازدواج کردن
فارسی به انگلیسی
to marry
espouse, marry, mate, wed
فارسی به عربی
تزوج , موصل
مترادف و متضاد
متحد کردن، پیوستن، متصل کردن، پیوند زدن، پا گذاشتن، ازدواج کردن، گراییدن، در مجاورت بودن
عروسی کردن، شوهر دادن، ازدواج کردن
پیشنهاد کاربران
Get married
Tie the knot
Tie the knot
کلمات دیگر: