کلمه جو
صفحه اصلی

تلقی کردن


مترادف تلقی کردن : برداشت کردن، ارزیابی کردن، ذهنیت داشتن

فارسی به انگلیسی

construe, esteem, regard, to receive or meet

to receive or meet


construe, esteem, regard


فارسی به عربی

متعة

مترادف و متضاد

treat (فعل)
رفتار کردن، مربوط بودن به، مهمان کردن، سالم کردن، درمان کردن، تلقی کردن، مورد عمل قرار دادن، بحث کردن، درمان شدن

برداشت کردن


ارزیابی کردن، ذهنیت داشتن


۱. برداشت کردن
۲. ارزیابی کردن، ذهنیت داشتن


فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - فرا گرفتن درک کردن . ۲ - پذیرفتن .

لغت نامه دهخدا

تلقی کردن. [ ت َ ل َق ْ قی ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پذیرفتن. قبول کردن : به سمع رضا تلقی کردن. به حسن قبول تلقی کردن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

پیشنهاد کاربران

تَلَقییدن.


کلمات دیگر: