دودة بزاقة
اسب کندرو
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
چارپاره، ضربت مشت، یک جرعه مشروب، حلزون بی صدف، جانور کندرو، ضربه سنگین زدن، گلوله بی شکل، جانور تنبل، گردونه کندرو، اسب کندرو، تکه فلز خام
پیشنهاد کاربران
اسب تنبل و کند رو می شود : چمند !
کلمات دیگر: