اسان گیر
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
متساهل
مترادف و متضاد
مجاز، روا، اسان گیر
اسان، بی قید، اسان گیر
ملین، ملایم، اسان گیر، با گذشت، بامدارا
فرهنگ فارسی
( آسان گیر ) ( اسم ) آنکه کارها را بر خود آسان گیرد سهل انگار .
سهل انگار مداهن
سهل انگار مداهن
لغت نامه دهخدا
( آسان گیر ) آسان گیر. ( نف مرکب ) سهل انگار. مداهن.
فرهنگ عمید
( آسان گیر ) آن که کارها و پیشامدها را بر خود آسان گیرد و سهل شمارد، سهل انگار.
پیشنهاد کاربران
بی شیله پیله
کسی که سخت گیری نمی کند
کلمات دیگر: