کلمه جو
صفحه اصلی

قیافه گرفتن

فارسی به انگلیسی

posture, pose

فارسی به عربی

وقفة

مترادف و متضاد

pose (فعل)
اقامه کردن، خود نمایی کردن، قرار دادن، گذاردن، ژست گرفتن، وانمود شدن، قیافه گرفتن

snoot (فعل)
قیافه گرفتن، شکلک دراوردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) خود را گرفتن ژست گرفتن : تو نمی دانی چطور قیافه بگیری .

فرهنگ معین

( ~ . گِ رِ تَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) (عا. ) خود را گرفتن ، ژست گرفتن .

لغت نامه دهخدا

قیافه گرفتن. [ ف َ /ف ِ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) خود را گرفتن. ژست گرفتن. ( فرهنگ فارسی معین ): تو نمیدانی چطور قیافه بگیری.

پیشنهاد کاربران

put on airs about sth


کلمات دیگر: