قلتاق
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( اسم ) بخشی از زین اسب که از چوب سازند چوب زین .
فرهنگ معین
(قَ ) [ تر. ] (اِ. ) بخشی از زین اسب که از چوب سازند، چوب زین .
لغت نامه دهخدا
قلتاق. [ ق َ ] ( ترکی ، اِ ) چوب بندی زین. ( فرهنگ نظام ). آن جزء از زین اسب که از چوب سازند و بر آن نشینند. ( ناظم الاطباء ). پوستی باشد که بر میان حنای زین بکشند. و حنای زین را هم گویند. ( سنگلاخ : قالتاق ) :
ای همچو تو مبهم پدر بینی تو
قلتاق پسر برادر دینی تو
صد فیل به زیر بار یک فرد کشند
دفتربندان کشور بینی تو.
ای همچو تو مبهم پدر بینی تو
قلتاق پسر برادر دینی تو
صد فیل به زیر بار یک فرد کشند
دفتربندان کشور بینی تو.
حکیم شفائی ( از آنندراج ).
رجوع به قالتاق و غلتاق و غلطاق شود.فرهنگ عمید
آن قسمت از زین اسب که از چوب ساخته می شود، چوب بندی زین اسب.
پیشنهاد کاربران
قَلتاق: آدم پست، تبهکار قالتاق گاهی فرمانده دژ[. 2. رئیس هشت نگهبان ( = میرشب ) و پاسبان شهر با وظیفـﮥ نگاه داری جمعیت از دزدان ]اُغری[ و راهزنان ]باسمه چیقُرُق قُرققوش قزل باش به اصطلاح خجندیان، 1840ـ1860قِشلاق یک سوارکار از خانه هم اکنون در خراسان و آذربایجان این واژه رایج است کتَل بدعت برای کاربرد چمن ها و فضاهای باز که به دست خدایارخان در 1874ـ1875 الغا شد � کبود پلی ( به دست میرزا احمد برای قزّاقانی که سبب خورش خود در 1858 بودند، ایجاد شد )
کلمات دیگر: