کلمه جو
صفحه اصلی

لیگ

فارسی به انگلیسی

league

فرهنگ معین

[ انگ . ] (اِ. ) گروهی از تیم های ورزشی که به طور مرتب با یکدیگر مسابقه می دهند.

دانشنامه عمومی

لیگ (به آلمانی: Lieg) یک شهر در آلمان است که در کوخم-تسل واقع شده است. لیگ ۴۲۳ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای آلمان

گویش مازنی

/lig/ دری در آغل گوسفندان برای خارج شدن آن ها - اردک

۱دری در آغل گوسفندان برای خارج شدن آن ها ۲اردک


پیشنهاد کاربران

واژه ای انگلیسی -
یکی از معادل های فارسیش: تیمگان، یارِستان

به طور خلاصه لیگ یعنی مبارزه جمعی از جنگجویان یونانی که به مرور زمان به میادین مسابقات از جمله فوتبال که بوجود آورنده اش از یونان برخواسته است گفته میشود

لیگ یعنی مسابقات دسته جمعی

در زبان فارسی به هر طرف دروازه یا بار چهار پا یک لینگه ی گفته می شود . بعد ها این لفظ به چیزهای دیگر مثل لینگه ی پا و لینگه کفش نیز کاربرد پیدا کرد . واژه لنگ به معنی یک پا از این واژه گرفته شده . لگد هم با این واژه همریشه می باشد . این واژه به زبان های دیگر راه یافته و به معنی پا کار برد پیدا کرده است .
واژه ی Leg به معنی پا امروزه در زبان های زیر کاربرد دارد .
( انگلیسی ، باسکی ، تلوگویی ، دانمارکی ، سوئدی ، مالاگاسیایی ، نروژی Leg ) استونیاییJalg ،


🕴 لیگ

واژه "لیگ" از ریشه "لاگ" به معنی "دراز" و "تولانی" است که با واژگان زیر هم ریشه است:

لاله
لوله
الوار
لور
لال
لاغر
لار: تنگه، باریکه
لاری: مرغ گردن دراز
راک: رشته نخ
راک: باریکه ای از سنگ
لاک: پوشش نازک
لیگ: بازی های تولانی
لیس: دراز کردن زبان
لیست: فهرست بلند
ریغ: باریکه ای از گه
ریغو: آدم سست و ناتوان
لهر: لاغر و چابک
لهراسب: اسب لاغر و چابک
لیل: پرنده ای دم دراز
لیل: شب دراز
رول: پیچیدن یک چیز دراز
ریل: راه دراز
رالی: پیمایش
لیلا: قد بلند
رعنا: قد بلند
ران: کشیدگی پا
لیل: روستایی کوهستانی در لنگرود
لیقوان/لیوان: روستاهایی در آذرپادگان و گلستان، لیگ ( دراز ) وان ( درخت )

همچنین واژه "راغ" یا "ریغ" از زبان پارسی به زبان اربی راه یافته و واژه هایی مانند رق، ریق، رقیق و . . . ساخته شده اند.

همچنین واژگان انگلیسی زیر نیز با واژه "لیگ" هم ریشه هستند که در همگی آن ها معنی "دراز" به چشم می خورد:

lag: دیرکرد
log: تنه درخت
leg: پا، لنگ
league: مجموعه ای از بازی ها
rig: دکل


کلمات دیگر: