جمع قندیل
قنادیل
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(قَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ قندیل .
لغت نامه دهخدا
قنادیل. [ ق َ ] ( ع اِ ) ج ِ قندیل. ( آنندراج ). رجوع به قندیل شود.
- قنادیل چرخ ؛ کنایه از ستارگان باشد. ( برهان ) ( آنندراج ).
- قنادیل چرخ ؛ کنایه از ستارگان باشد. ( برهان ) ( آنندراج ).
فرهنگ عمید
= قندیل
قندیل#NAME?
پیشنهاد کاربران
فانوس هایی که راه رابرای ره گم کردگان نشان می دهند P p P p مثل باندفرودگاه ونشستن هواپیماهاو. . . ورسیدن به آشیانه
کلمات دیگر: