سرشکن
فارسی به انگلیسی
pro rata
فرهنگ فارسی
سرشکننده، چیزی که سررابشکند
۱ - ( صفت ) آنکه سر کسان را بشکند . ۲ - تفسیم وجه با جنسی میان گروهی . ۳ - دریافت وجه یا جنسی از اهل محلی .
۱ - ( صفت ) آنکه سر کسان را بشکند . ۲ - تفسیم وجه با جنسی میان گروهی . ۳ - دریافت وجه یا جنسی از اهل محلی .
فرهنگ معین
( ~. ش کَ ) (ص فا. ) (عا. ) تقسیم وجه یا جنسی میان گروهی .
لغت نامه دهخدا
سرشکن. [ س َ ش ِ ک َ ] ( نف مرکب ) سرشکننده. آنکه سر کسان را بشکند. || ( اِمص مرکب ) تقسیم وجه یا جنسی میان گروهی. || دریافت وجه یا جنسی از اهل محلی. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ عمید
۱. آن که سر کسی را بشکند.
۲. چیزی که سر را بشکند.
۳. (اسم ) [مجاز] طرز تقسیم چیزی میان گروهی که به هرکس حصه و بهره ای برسد.
* سرشکن کردن: (مصدر متعدی ) [مجاز]
۱. پولی یا جنسی را میان جماعتی تقسیم کردن که هرکدام حصه ای ببرند.
۲. پول یا چیز دیگر را به همین طریق از جماعتی دریافت و جمع آوری کردن.
۲. چیزی که سر را بشکند.
۳. (اسم ) [مجاز] طرز تقسیم چیزی میان گروهی که به هرکس حصه و بهره ای برسد.
* سرشکن کردن: (مصدر متعدی ) [مجاز]
۱. پولی یا جنسی را میان جماعتی تقسیم کردن که هرکدام حصه ای ببرند.
۲. پول یا چیز دیگر را به همین طریق از جماعتی دریافت و جمع آوری کردن.
۱. آنکه سر کسی را بشکند.
۲. چیزی که سر را بشکند.
۳. (اسم) [مجاز] طرز تقسیم چیزی میان گروهی که به هرکس حصه و بهرهای برسد.
〈 سرشکن کردن: (مصدر متعدی) [مجاز]
۱. پولی یا جنسی را میان جماعتی تقسیم کردن که هرکدام حصهای ببرند.
۲. پول یا چیز دیگر را به همین طریق از جماعتی دریافت و جمعآوری کردن.
کلمات دیگر: