مهیا و آماده شدن مهیای تاخت و حمله گشتن
عنان گرد کردن
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
( ~ . گِ. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) ۱ - آماده شدن . ۲ - آمادة حمله شدن .
لغت نامه دهخدا
عنان گرد کردن. [ ع ِ گ ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مهیا و آماده شدن. مهیای تاخت و حمله گشتن :
وگر جنگ را گرد کرده عنان
یکایک بخوناب داده سنان.
ز بالا به دشمن نمودن سنان.
سپیده برآورد رخشان سنان.
همه جنگ را گرد کرده عنان.
وگر جنگ را گرد کرده عنان
یکایک بخوناب داده سنان.
فردوسی.
همه جنگ را گرد کردن عنان ز بالا به دشمن نمودن سنان.
فردوسی.
چو برگشت شب گرد کرده عنان سپیده برآورد رخشان سنان.
فردوسی.
کشیده همه گرز و تیغ و سنان همه جنگ را گرد کرده عنان.
فردوسی.
پیشنهاد کاربران
با شتاب رفتن:
چو بگذشت شب گرد کرده عنان / برآورد خورشید رخشان سنان فردوسی
چو بگذشت شب گرد کرده عنان / برآورد خورشید رخشان سنان فردوسی
کلمات دیگر: