دیروز باشد. روز گذشته
کراد
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(کُ ) (اِ. ) جامة کهنه و پاره . کُراده و کُراره نیز گویند.
لغت نامه دهخدا
کراد. [ ک ُ ] ( اِ ) جامه کهنه پاره پاره. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). کزاد. ( از آنندراج ). رجوع به کزاد شود.
کراد. [ ک ِ ] ( ع اِ ) ج ِ کِردیدة.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به کردیدة شود.
کراد. [ ک ِ ] ( ع اِ ) ج ِ کِردیدة.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به کردیدة شود.
کراد. [ ک ِ ] (ع اِ) ج ِ کِردیدة.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به کردیدة شود.
کراد. [ ک ُ ] (اِ) جامه ٔ کهنه ٔ پاره پاره . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کزاد. (از آنندراج ). رجوع به کزاد شود.
فرهنگ عمید
جامۀ کهنه و پاره.
کلمات دیگر: