dirty, filthy
کرفت
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
پلید، چرکین، کنفت هم میگویند
( صفت ) چرکین کثیف پلید .
( صفت ) چرکین کثیف پلید .
فرهنگ معین
(کِ رِ ) (ص . ) پلیدی ، نجاست ، چرک .
لغت نامه دهخدا
کرفت. [ ک ِ رِ ] ( اِ ) چرکنی و کثافت باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). چرکینی. پلیدی. نجاست. ناپاکی. ( ناظم الاطباء ). شوخگنی. شوخگینی. || ( ص ) شخصی را گویند که خود را از نجاست پاک نسازد و ملاحظه از نجاست نکند. ( برهان ) ( آنندراج ).کسی که خود را از نجاست و پلیدی و آلایش پاک نسازد واز نجاست پرهیز نکند. ( ناظم الاطباء ). چرکین. کثیف. کسی که خود را چرک دارد. ( یادداشت مؤلف ). شوخگین.
کرفت. [ ک ِ رِ ] ( اِخ ) قریه ای است پنج فرسنگی میانه شمال و مغرب شهر خفر. ( فارسنامه ناصری ).
کرفت. [ ک ِ رِ ] ( اِخ ) قریه ای است پنج فرسنگی میانه شمال و مغرب شهر خفر. ( فارسنامه ناصری ).
کرفت . [ ک ِ رِ ] (اِ) چرکنی و کثافت باشد. (برهان ) (آنندراج ). چرکینی . پلیدی . نجاست . ناپاکی . (ناظم الاطباء). شوخگنی . شوخگینی . || (ص ) شخصی را گویند که خود را از نجاست پاک نسازد و ملاحظه از نجاست نکند. (برهان ) (آنندراج ).کسی که خود را از نجاست و پلیدی و آلایش پاک نسازد واز نجاست پرهیز نکند. (ناظم الاطباء). چرکین . کثیف . کسی که خود را چرک دارد. (یادداشت مؤلف ). شوخگین .
کرفت . [ ک ِ رِ ] (اِخ ) قریه ای است پنج فرسنگی میانه ٔ شمال و مغرب شهر خفر. (فارسنامه ٔ ناصری ).
فرهنگ عمید
پلید، چرکین.
دانشنامه عمومی
کرفت (جهرم)، روستایی در دامنه کوه سفیدار و از توابع بخش خفر شهرستان جهرم در استان فارس ایران است.
این روستا در دهستان سفیدار قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، جمعیت آن ۱۲۱۵ نفر (۳۳۴ خانوار) بوده است.از این تعداد ۶۱۳ نفر زن و ۶۰۲ نفر مرد هستند.
غار کمونه
قنات کرفت
این روستا در دهستان سفیدار قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، جمعیت آن ۱۲۱۵ نفر (۳۳۴ خانوار) بوده است.از این تعداد ۶۱۳ نفر زن و ۶۰۲ نفر مرد هستند.
غار کمونه
قنات کرفت
wiki: دهانه برخوردی در ماه است.
این دهانه ۸ دهانه اقماری دارد.
این دهانه ۸ دهانه اقماری دارد.
wiki: کرفت (دهانه)
پیشنهاد کاربران
فروت به معنی میوه کرفت به معنی جنگ پس رو هم میشه فروت کرفت یعنی نبرد میوه ها
کلمات دیگر: