( مصدر ) ۱ - تلفظ کردن همزه مانند عین ۲ - تکرار کردن عن فلان در روایت نقل کردن حدیث و روایت از چند تن به ترتیب از پایین به بالا : حدیث کرد ( روایت کرد ) فلان از فلان از فلان .
موجود بودن عنعنه در کلام شخص
موجود بودن عنعنه در کلام شخص
عنعنة. [ ع َ ع َ ن َ ] (ع مص ) همزه راعین گردانیدن در لفظ، و آن در زبان بنی تمیم باشد، چنانکه بجای «أن »، «عن » تلفظ کنند. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
عنعنة.[ ع َ ع َ ن َ ] (ع مص ) موجود بودن «عنعنة» در کلام شخص . (از اقرب الموارد). رجوع به عنعنة شود. || تکرار کردن «عن فلان » در روایت . نقل کردن حدیث و روایت از چند تن ، بترتیب از پایین به بالا. (از فرهنگ فارسی معین ) (از اقرب الموارد) : علی التخصیص در ایام مغول که همگنان را به عنعنه مفهوم و مصور و مشاهده معلوم و مقرر است . (جامعالتواریخ رشیدی ).