کلمه جو
صفحه اصلی

قراگوزلو

فرهنگ فارسی

( میرزا ) یحیی( خان ) ملقب به اعتماد الدوله از رجال اوایل دوره پهلوی . وی بین سالهای ۱۳٠۹ - ۱۲ وزیر معارف بوده و در سال ۱۳۱۶ فوت کرده است .
شمس آباد قرق

لغت نامه دهخدا

قراگوزلو. [ ق َ گُزْ ] (اِخ ) ایلی است از ایلات متفرقه ٔ فارس . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 90).


قراگوزلو. [ ق َ گُزْ ] (اِخ ) شمس آباد قرق . رجوع به شمس آباد شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


قراگوزلو. [ ق َ گُزْ ] (اِخ ) نام طایفه و ایلی است که در اطراف همدان و بین فراهان و قزوین ساکن اند. (از تاریخ زندیه ٔ غفاری ).


قراگوزلو. [ ق َ گُزْ ] ( اِخ ) نام طایفه و ایلی است که در اطراف همدان و بین فراهان و قزوین ساکن اند. ( از تاریخ زندیه غفاری ).

قراگوزلو. [ ق َ گُزْ ] ( اِخ ) ایلی است از ایلات متفرقه فارس. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 90 ).

قراگوزلو. [ ق َ گُزْ ] ( اِخ ) شمس آباد قرق. رجوع به شمس آباد شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

دانشنامه عمومی

قراگوزلو، یکی از اقوام ایرانی
میرزا یحیی قراگوزلو، میرزا یحیی خان ملقب به اعتمادالدوله

دانشنامه آزاد فارسی

قَراگوزلو
طایفۀ ترک ایران، از طوایف بزرگ شاملو، ساکن ولایت همدان، مرکب از ده ها تیرۀ کوچک و بزرگ. مشهورترین آن ها عبارت اند از ازبکلو، حاجیلو، خدابنده لو، و عاشقلو. تمام قراگوزلوها یک جانشین اند. نام این مردم نخستین بار ضمن حوادث سال اول سلطنت شاه عباس دوم (۱۰۵۲ق) به میان آمده است. دورمیش خان قراگوزلو، ایشیک آقاسی دربار و حامل فرمان اعدام رستم خان سپهسالار برای قرچقای خان، حاکم مشهد، بود. سرافرازبیگ خدابنده لوی قراگوزلو، از فرماندهان سپاه نادر، پس از انتشار خبر قتل او، حکومت همدان را دراختیار گرفت و پس از هفت ماه از سوی خوانین قراگوزلو برافتاد و به قتل رسید. رضاعلی خان و نصرالله خان قراگوزلو در جنگ های صادق خان زند با مخالفان او شرکت داشتند. نصرالله خان و بسیاری دیگر از قراگوزلوها پس از مدتی به آقا محمدخان پیوستند. خوانین قراگوزلو در دورۀ قاجار به مناصب بزرگ اداری و نظامی دست یافتند. بعضی از آنان به ویژه در نیمۀ دوم عصر قاجار، از ملاکان بزرگ ایران بودند. مشهورترین آنان، ابوالقاسم خان ناصرالملک است. او از ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۳ق نایب السلطنۀ احمدشاه قاجار بود.

پیشنهاد کاربران

پیشنهادیعنی چشم سیاه

سباه چشم

سلام دوستان هم قبیله
برای اطلاع بیشتر و پیوستن به رسانه میلیونی خاندان قراگوزلو در اینستاگرام وآشنایی با تاریخ و مشاهیر و اطلاع از گردهمایی های ایل بزرگ و سرافرازمان به دایرکت بنده مراجعه فرمائید
ما مفتخر به خدمتگذاری شما هستیم
اینستاگرام :
mr. black. eyes
واتساپ :
۰۹۱۰۷۷۴۱۹۸۹

چشم های سیاه

قراگوزلو هم معنی ایل بزرگ وقوی
وهم به معنی دارای چشمان سیاه
ولی در مورد فامیلی قراگوزلو همان ایل بزرگ وقوی

قراگوزلو=چشم سیاه ها

قرا یا قره در ترکی قدیم به معنای بزرگ ، وسیع و عظیم بوده است اسمهایی مثل قره داغ ، قره سو، قرا باغ ، قره بلاغ و. . . . . برخلاف انچه در برگرداندن بعضی از اسمهای ترکی به فارسی که ان را سیاه معنی کرده اند در قدیم اسم ایل وطایفه ها وهمچنین اشخاصی وجود داشته اند که اول اسم انها با قرا شروع میشده مثل طایف قراخانلو ساکن در قاراقان وخرقان ساوه و قزوین طایفه بزرگ قرا گوزلو ها در کبودراهنگ ورزن همدان واسخصی مثل قرا محمد رییس ایل ترکمانان

در اصل معنیش هست ایل چشم سیاه

سیاه چشم

قر بمعنی بزرگ چشمان بزرگ



چشم سیاه

دارای چشم سیه

در اصل به نام طایفه چشم سیاهان است

کلمه قرا یا قره در ترکی قدیم دومعنی داشته به رودخانه ای که از نزدیکی روستای ما جاری بود میگفتندقره چای ولی بعد از عبور از چند روستای دیگر این رود خانه بنام بوئیک چای به معنی رود بزرگ هست نامیده میشود. ولی قرگوزلو احتمالا به معنی چشم سیاه باشد.

یعنی . . سیاه چشم

قره گزلو به معنی طایفه سیاه چشم است . لطفا هر اطلاعی یا عکسی از این خاندان دارید در فیسبوک بگذارید . ممنون

یعنی چشمان سیاه

اگر عکسی از خاندان قره گوزلو هست انتشاردهید

طایفه سیاه چشم. از فارس بیضا.

در واژه امروزی به معنی سیاه چشم می باشد

بنده بنیانگدار جمعیت قراگزلو ها هستم و در این مورد درحال تهیه کتابی جامع برای این ایل بزرگ هستیم . تمام اطلاعات و اسنادو تصاویر تاریخ از دوره زندیه تا امروز در صفحه رسانه ای ما موجود است.
تلکرام khanedangaragozlo@
اینستاگرام
khanedangharagozlo

به نظر من قارا در ترکی به معنی بزرگ مثلا قاراداغ کوهای بزرگ قاراباغ باغهای بزرگ قارا چمن چمن های بزرگ قاراگوزلو هم طایفه ای که خیلی بزرگ بوده

به معنی سیاه چشم
البته ما اصالتا درگز ی هستیم شهری مرزی در استان خراسان رضوی و همگی تورک زبان

کاملا درسته . جد بزرگ ما در رزن و کبودر اهنگ همدان خان بوده و اسمش" محمد مهدی خان قراگوزلو "بوده . قلعه ما هنوز در رزن روستای قروه درجزین مونده ولی خرابه شده . در دربار پهلوی ما سمت زیاد داشتیم و الان خیلی از اقوام ما که نوادگان اتا خان هستن در کرج هستن و باقی در تهران .

یعنی چشم سیاه .

قره به معنی سیاه گوز به معنی چشم لو هم جمع پسران هستش که میشه پسران چشم سیاه
قره گوزلو = پسران چشم سیاه


کلمات دیگر: