کلمه جو
صفحه اصلی

بالاس

فرهنگ فارسی

از امرای دولت سلوک است

لغت نامه دهخدا

بالاس. ( اِ ) ابریشم نرم و صاف. ( ناظم الاطباء ). اما او در این قول متفرد است. آیا کلمه از «با» و «لاس » مرکب نیست ؟ چه لاس ابریشم فرومایه و پاک ناکرده است ؟ || قسمی از پارچه صاف و کهنه. ( ناظم الاطباء ). پارچه کلفت پشمین که در زیر پالان اسب باری و یا شتر باری نهند. ( ناظم الاطباء ). || پلاس که در راهرو اطاق گسترند. ( ناظم الاطباء ).

بالاس. ( اِخ ) الکساندر. از امرای دولت سلوکی که مدتها با دمتریوس سلوکی منازعه و اختلاف داشت. رجوع به ایران باستان پیرنیا ج 3 ص 2229 شود.

بالاس . (اِ) ابریشم نرم و صاف . (ناظم الاطباء). اما او در این قول متفرد است . آیا کلمه از «با» و «لاس » مرکب نیست ؟ چه لاس ابریشم فرومایه و پاک ناکرده است ؟ || قسمی از پارچه ٔ صاف و کهنه . (ناظم الاطباء). پارچه ٔ کلفت پشمین که در زیر پالان اسب باری و یا شتر باری نهند. (ناظم الاطباء). || پلاس که در راهرو اطاق گسترند. (ناظم الاطباء).


بالاس . (اِخ ) الکساندر. از امرای دولت سلوکی که مدتها با دمتریوس سلوکی منازعه و اختلاف داشت . رجوع به ایران باستان پیرنیا ج 3 ص 2229 شود.


دانشنامه عمومی

بالاس، روستایی است از توابع بخش خرم آباد شهرستان تنکابن در استان مازندران ایران.
این روستا در دهستان دوهزار قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۸ نفر (۳۶خانوار) بوده است.

گویش مازنی

از توابع دهستان دو هزار شهرستان تنکابن



پیشنهاد کاربران

برند یا نام تجاری ثبت شده در سال 1389 در ایران


کلمات دیگر: