کلمه جو
صفحه اصلی

باندر

لغت نامه دهخدا

باندر. [ دَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان منصوری بخش مرکزی شهرستان شاه آباد که در 46 هزارگزی جنوب خاوری شاه آباد واقع است. ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر و دارای 170 تن سکنه ، آب آنجا از چشمه تأمین میشود، محصول عمده آن غلات دیم و لبنیات و توتون و شغل مردمش زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

باندر. [ دُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان پنجگرستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر که در 31 هزارگزی جنوب چالوس و 3 هزارگزی خاور مرزن آباد واقع است. ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر و دارای 330 تن سکنه. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و ارزن و شغل مردمش زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم و شال بافی است. این آبادی از دو محل بالا و پایین تشکیل شده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

باندر. [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان منصوری بخش مرکزی شهرستان شاه آباد که در 46 هزارگزی جنوب خاوری شاه آباد واقع است . ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر و دارای 170 تن سکنه ، آب آنجا از چشمه تأمین میشود، محصول عمده ٔ آن غلات دیم و لبنیات و توتون و شغل مردمش زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


باندر. [ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پنجگرستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر که در 31 هزارگزی جنوب چالوس و 3 هزارگزی خاور مرزن آباد واقع است . ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر و دارای 330 تن سکنه . آب آنجا از چشمه ٔ تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و ارزن و شغل مردمش زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم و شال بافی است . این آبادی از دو محل بالا و پایین تشکیل شده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


گویش مازنی

/bandar/ روستایی از دهستان پنجک رستاق نوشهر & روستایی از دهستان پنجک رستاق کجور نوشهر که در محل به آن بانر bannar گویند

روستایی از دهستان پنجک رستاق نوشهر


روستایی از دهستان پنجک رستاق کجور نوشهر که در محل به آن بانر ...


پیشنهاد کاربران

تیره کی باندر طایفه سعید ایل دینارونی لر بختیاری

تش کی باندر*بندر*تیره چهاربنیچه مهدی وند طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی ایل بختیاروند لر

در واقع درب ورودی بام آسمان بوده که بامدر نامیده شده وبا گذشت زمان به باندر تغیر کرده


کلمات دیگر: