کلمه جو
صفحه اصلی

بایده

لغت نامه دهخدا

( بائدة ) بائدة. [ ءِ دَ ] ( ع ص ) تأنیث بائد. هلاک شونده. نابود شونده. هالک. رجوع به بائد شود. || عرب بائده ؛ عرب اصلی ، مقابل مستعربة و متعربة. || عرب منقرضه ؛ مانند: عاد. ثمود. طسم. جدیس. عملاق ( عمالقه ). عبدضخم. جرهم اولی و مدین.

بائدة. [ ءِ دَ ] (ع ص ) تأنیث بائد. هلاک شونده . نابود شونده . هالک . رجوع به بائد شود. || عرب بائده ؛ عرب اصلی ، مقابل مستعربة و متعربة. || عرب منقرضه ؛ مانند: عاد. ثمود. طسم . جدیس . عملاق (عمالقه ). عبدضخم . جرهم اولی و مدین .


گویش مازنی

/baayde/ محرف بادیه – ظرف مسی

محرف بادیه – ظرف مسی



کلمات دیگر: