کلمه جو
صفحه اصلی

بالده

لغت نامه دهخدا

( بالدة ) بالدة. [ ل ِ دَ ] ( ع اِ ) از اتباع تالده است. و منه حدیث العباس : فهی تالدة بالدة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تالدة شود.

بالدة. [ ل ِ دَ ] (ع اِ) از اتباع تالده است . و منه حدیث العباس : فهی تالدة بالدة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به تالدة شود.


گویش مازنی

/baal de/ محل سابق آبادی بالا جاده که اکنون به مزرعه ای تبدیل شده و بالا جاده کنونی در شمال آن قرار دارد – بالا ده

محل سابق آبادی بالا جاده که اکنون به مزرعه ای تبدیل شده و ...



کلمات دیگر: