کلمه جو
صفحه اصلی

جزجز

فارسی به انگلیسی

sizzle, tingle

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- صدایی که از تماس آب با آتش یا فلز تافته برخیزد. ۲- صدای تف دادن چیزی در روغن .
بنا بگفته نصر نام کوهی است

لغت نامه دهخدا

جزجز. [ ج ِج ِ ] ( اِ صوت ) صدای دیگ هنگام گوشت و دنبه و یا جز آن بریان کردن. ( ناظم الاطباء ). آواز دیگ بهنگام بریان کردن گوشت. ( شرفنامه منیری ). بانگ سرخ شدن گوشت در روغن. آواز سوختن طعام در ته دیگ. آواز روغن گاه جوشیدن ، یا سوختن. اسم صوت سوختن گوشت و جز آن در آتش یا در دیگ و غیره. بیشتر بانگ برشته شدن گوشت در روغن داغ. ( یادداشت مؤلف ). جِزْجَز. ( ناظم الاطباء ).

جزجز. [ ج ِزْ زِ ج ِزز ] ( اِ صوت ) در تداول عامه ،آواز روغن گاه جوشیدن یا سوختن. ( یادداشت مؤلف ).

جزجز. [ ج ِ ج َ ] ( اِ صوت ) درتداول عامه ، صدای دیگ هنگام گوشت و دنبه و یا جز آن بریان کردن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به جِزْجِز شود.

جزجز. [ ج ُ ج ُ ] ( اِخ ) بنا به گفته نصر نام کوهی است. ( از معجم البلدان ).

جزجز. [ ج ِ ج َ ] (اِ صوت ) درتداول عامه ، صدای دیگ هنگام گوشت و دنبه و یا جز آن بریان کردن . (ناظم الاطباء). رجوع به جِزْجِز شود.


جزجز. [ ج ِج ِ ] (اِ صوت ) صدای دیگ هنگام گوشت و دنبه و یا جز آن بریان کردن . (ناظم الاطباء). آواز دیگ بهنگام بریان کردن گوشت . (شرفنامه ٔ منیری ). بانگ سرخ شدن گوشت در روغن . آواز سوختن طعام در ته دیگ . آواز روغن گاه جوشیدن ، یا سوختن . اسم صوت سوختن گوشت و جز آن در آتش یا در دیگ و غیره . بیشتر بانگ برشته شدن گوشت در روغن داغ . (یادداشت مؤلف ). جِزْجَز. (ناظم الاطباء).


جزجز. [ ج ِزْ زِ ج ِزز ] (اِ صوت ) در تداول عامه ،آواز روغن گاه جوشیدن یا سوختن . (یادداشت مؤلف ).


جزجز. [ ج ُ ج ُ ] (اِخ ) بنا به گفته ٔ نصر نام کوهی است . (از معجم البلدان ).


گویش مازنی

/jezjez/ صوتی برای بیان صدای چیزی که در روغن داغ اندازند

صوتی برای بیان صدای چیزی که در روغن داغ اندازند


پیشنهاد کاربران

جِزْجِز/ در گویش شهرستان بهاباد نوعی توصیف سوزش هنگام سوختگی دست و پا وغیره بیشتر از طرف کسی که دچار سوختگی شده است مثال:دستم خورده به دیگ داره جز جز میکنه


کلمات دیگر: