کنش اجتماعی سلول بنیادین جامعه شناسی و همان رفتار نیت مند است که افراد در جامعه نسبت به هم دارند.
درآمدی به جامعه شناسی: بروس کوئن ـ محسن ثلاثی
زندگی واندیشه بزرگان جامعه شناسی: لیوئیس کوزر ـ محسن ثلاثی
زمینه جامعه شناسی: نیم کوف واگبرن ـ ا. ح. آریانپور
جزوه درسی مبانی جامعه شناسی :صدیق اورعی
فرد و شخص انسان به عنوان کوچکترین واحد فیزیکی درمطالعات جامعه شناسی به حساب می آید. برای توصیف و درک مفاهیم اجتماعی مانند گروه اجتماعی، نهاداجتماعی، طبقةاجتماعی و… باید شخص انسان مورد بررسی قرارگیرد. جامعه شناسی به مطالعه واقعیت های مربوط به پدیده های مادون و مافوق انسانی نمی پردازد و این سخن که رفتاراعضای یک جامعه پاسخی غریزی به بازتاب های محیطی می باشد از مدت ها قبل ازسوی جامعه شناسان کنار گذاشته شده است. امتیاز انسان بر دیگر موجودات آن است که انسان می تواند در قالب مفاهیم مختلف فکر کند، انتخاب کند و تصمیم بگیرد. علاوه برآن انسان می تواند پیش بینی کرده، برنامه ریزی نماید و برای آینده خود تصمیم گیری کند همچنین انسان می تواند دربارهٔ کنش ها و واکنش های خود به تأمل و چاره اندیشی بپردازد و از سوی دیگر مشاهدات و تجربه های مختلف نشان داده است که اعضای جامعه به یک نسبت مساوی ازهوش واستعدادهای انسانی بهره- مند نیستند و گروهی می توانند از استعدادهای خود به نحو مطلوب استفاده نمایند. اما درمجموع می توان گفت که در همه انسان ها زمینه بروز یک رفتار عادی و استاندارد شده وجود دارد و به همین دلیل است که همه انسان ها را می توان تحت عنوان شخص اجتماعی به حساب آورد. موجود انسانی یک واحد تام می باشد این واحد بودن به این معنی نیست که فقط می توان او را از یک دیدگاه مورد مطالعه قرار داد. شخص اجتماعی به مانند یک منشور می باشد که دارای سطوح مختلفی است و از هر سطح و زاویه می توان آن را مورد بررسی قرارداد. شخص انسان به عنوان یک واحد فیزیولوژیکی موضوع مطالعه علم زیست شناسی و علوم وابسته قرارمی گیرد. انسان به عنوان واحد اخلاقی که می تواند خیروشر را تمیزدهد موضوع مطالعه فقها و حقوقدانان و علمای اخلاق است. انسان به عنوان واحد روان شناختی که دارای علایق آگاهانه و ناآگاهانه می باشد موضوع مطالعه روانشناسان، روانکاوان وروان پزشکان قرار می گیرد. درمجموع می توان گفت که همه این ها نه با چند شخص بلکه تنها با یک شخص انسانی سروکار دارند. ازسوی دیگر جامعه شناسی وقتی می گوید یک شخص منظور آن است که او نسبت به اشخاص و سایر اعضای جامعه دارای تمایل و رغبت و نیاز می باشد.
کنش اجتماعی واحد اساسی و سلول بنیادین در مطالعات اجتماعی به حساب می آید. امتیاز انسان بر سایر موجودات در آن است که نحوه و ماهیت رفتارهای او نسبت سایر موجودات متفاوت به نظر می آید. به عبارت دیگر انسان ها به گونه ای عمل می کنند که موجودات دیگر توانایی انجام آن را دارا نمی باشند. رفتار انسان ها همواره با تفکر، اندیشه و تدبر همراه می باشد از این رو می توان گفت: عمل به معنای رفتارمعنی دار و آگاهانه است. اماازسوی دیگر تلاش انسان برای ایجاد و برقراری ارتباط و رابطه با سایر اعضای جامعه به میل طبیعی او به اجتماعی زندگی کردن مربوط می شوند. به عبارت دیگر این تمایل انسان ها را بسوی ایجاد روابط با دیگران سوق داده و موجبات تداوم حیات اجتماعی جوامع را فراهم می سازد. به سخن دیگر کنش به عنوان ابتدایی ترین عنصر مشترک زندگی اجتماعی بشری دربرگیرنده یک مجموعه رفتارهای است که انسان ها برای رسیدن به اهداف معین نسبت به یکدیگر انجام می دهند. از این به عمل جهت گیری شده به سوی شخص دیگراصطلاحاً کنش اجتماعی گفته می شود.
هرگاه عملی از شخصی سرزند که با پاسخ از سوی فرد دیگر همراه باشد اصطلاحاً به این عمل متقابل دوسویه تعامل اجتماعی یا کنش متقابل اجتماعی گفته می شود. در این صورت میان این دو شخص یک رابطه اجتماعی برقرار می گردد. همچنین لازم است ذکر شود که در زمینه ایجاد و شکل گیری تعامل اجتماعی حضور و وجود اشخاص دیگر ضروری و مهم می باشد به طوری که شخص در رابطه با دیگران باید حضور آن ها را مد نظر قرار دهد. مثلاً اگر دو کودک در کنار یکدیگر به فعالیتی کاملاً مستقل بپردازند در این وضعیت بین این دو شخص هیچگونه رابطه اجتماعی برقرار نگردیده است. از طرف دیگر، لازم است ذکر شود که در هنگام پاسخ به کنش اجتماعی لازم است که مخاطب معنای کنش فرد را به نحو مطلوب فهمیده باشد. به عبارت دیگر فرد با رفتار خود نشان می دهد که انتظارات فرد اول را متوجه شده است. برآیند کنش متقابل اجتماعی منجربه شکل گیری مفهوم دیگری به نام گروه اجتماعی می شود.
درآمدی به جامعه شناسی: بروس کوئن ـ محسن ثلاثی
زندگی واندیشه بزرگان جامعه شناسی: لیوئیس کوزر ـ محسن ثلاثی
زمینه جامعه شناسی: نیم کوف واگبرن ـ ا. ح. آریانپور
جزوه درسی مبانی جامعه شناسی :صدیق اورعی
فرد و شخص انسان به عنوان کوچکترین واحد فیزیکی درمطالعات جامعه شناسی به حساب می آید. برای توصیف و درک مفاهیم اجتماعی مانند گروه اجتماعی، نهاداجتماعی، طبقةاجتماعی و… باید شخص انسان مورد بررسی قرارگیرد. جامعه شناسی به مطالعه واقعیت های مربوط به پدیده های مادون و مافوق انسانی نمی پردازد و این سخن که رفتاراعضای یک جامعه پاسخی غریزی به بازتاب های محیطی می باشد از مدت ها قبل ازسوی جامعه شناسان کنار گذاشته شده است. امتیاز انسان بر دیگر موجودات آن است که انسان می تواند در قالب مفاهیم مختلف فکر کند، انتخاب کند و تصمیم بگیرد. علاوه برآن انسان می تواند پیش بینی کرده، برنامه ریزی نماید و برای آینده خود تصمیم گیری کند همچنین انسان می تواند دربارهٔ کنش ها و واکنش های خود به تأمل و چاره اندیشی بپردازد و از سوی دیگر مشاهدات و تجربه های مختلف نشان داده است که اعضای جامعه به یک نسبت مساوی ازهوش واستعدادهای انسانی بهره- مند نیستند و گروهی می توانند از استعدادهای خود به نحو مطلوب استفاده نمایند. اما درمجموع می توان گفت که در همه انسان ها زمینه بروز یک رفتار عادی و استاندارد شده وجود دارد و به همین دلیل است که همه انسان ها را می توان تحت عنوان شخص اجتماعی به حساب آورد. موجود انسانی یک واحد تام می باشد این واحد بودن به این معنی نیست که فقط می توان او را از یک دیدگاه مورد مطالعه قرار داد. شخص اجتماعی به مانند یک منشور می باشد که دارای سطوح مختلفی است و از هر سطح و زاویه می توان آن را مورد بررسی قرارداد. شخص انسان به عنوان یک واحد فیزیولوژیکی موضوع مطالعه علم زیست شناسی و علوم وابسته قرارمی گیرد. انسان به عنوان واحد اخلاقی که می تواند خیروشر را تمیزدهد موضوع مطالعه فقها و حقوقدانان و علمای اخلاق است. انسان به عنوان واحد روان شناختی که دارای علایق آگاهانه و ناآگاهانه می باشد موضوع مطالعه روانشناسان، روانکاوان وروان پزشکان قرار می گیرد. درمجموع می توان گفت که همه این ها نه با چند شخص بلکه تنها با یک شخص انسانی سروکار دارند. ازسوی دیگر جامعه شناسی وقتی می گوید یک شخص منظور آن است که او نسبت به اشخاص و سایر اعضای جامعه دارای تمایل و رغبت و نیاز می باشد.
کنش اجتماعی واحد اساسی و سلول بنیادین در مطالعات اجتماعی به حساب می آید. امتیاز انسان بر سایر موجودات در آن است که نحوه و ماهیت رفتارهای او نسبت سایر موجودات متفاوت به نظر می آید. به عبارت دیگر انسان ها به گونه ای عمل می کنند که موجودات دیگر توانایی انجام آن را دارا نمی باشند. رفتار انسان ها همواره با تفکر، اندیشه و تدبر همراه می باشد از این رو می توان گفت: عمل به معنای رفتارمعنی دار و آگاهانه است. اماازسوی دیگر تلاش انسان برای ایجاد و برقراری ارتباط و رابطه با سایر اعضای جامعه به میل طبیعی او به اجتماعی زندگی کردن مربوط می شوند. به عبارت دیگر این تمایل انسان ها را بسوی ایجاد روابط با دیگران سوق داده و موجبات تداوم حیات اجتماعی جوامع را فراهم می سازد. به سخن دیگر کنش به عنوان ابتدایی ترین عنصر مشترک زندگی اجتماعی بشری دربرگیرنده یک مجموعه رفتارهای است که انسان ها برای رسیدن به اهداف معین نسبت به یکدیگر انجام می دهند. از این به عمل جهت گیری شده به سوی شخص دیگراصطلاحاً کنش اجتماعی گفته می شود.
هرگاه عملی از شخصی سرزند که با پاسخ از سوی فرد دیگر همراه باشد اصطلاحاً به این عمل متقابل دوسویه تعامل اجتماعی یا کنش متقابل اجتماعی گفته می شود. در این صورت میان این دو شخص یک رابطه اجتماعی برقرار می گردد. همچنین لازم است ذکر شود که در زمینه ایجاد و شکل گیری تعامل اجتماعی حضور و وجود اشخاص دیگر ضروری و مهم می باشد به طوری که شخص در رابطه با دیگران باید حضور آن ها را مد نظر قرار دهد. مثلاً اگر دو کودک در کنار یکدیگر به فعالیتی کاملاً مستقل بپردازند در این وضعیت بین این دو شخص هیچگونه رابطه اجتماعی برقرار نگردیده است. از طرف دیگر، لازم است ذکر شود که در هنگام پاسخ به کنش اجتماعی لازم است که مخاطب معنای کنش فرد را به نحو مطلوب فهمیده باشد. به عبارت دیگر فرد با رفتار خود نشان می دهد که انتظارات فرد اول را متوجه شده است. برآیند کنش متقابل اجتماعی منجربه شکل گیری مفهوم دیگری به نام گروه اجتماعی می شود.
wiki: کنش اجتماعی