کلمه جو
صفحه اصلی

کعتره

لغت نامه دهخدا

( کعترة ) کعترة. [ک َ ت َ رَ ] ( ع مص ) خمان رفتن چون مستان ، منه کعتر فی مشیه کعترة. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || سخت دویدن. || شتاب کردن در رفتار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

کعترة. [ک َ ت َ رَ ] (ع مص ) خمان رفتن چون مستان ، منه کعتر فی مشیه کعترة. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سخت دویدن . || شتاب کردن در رفتار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: