کلمه جو
صفحه اصلی

کعدب

لغت نامه دهخدا

کعدب. [ ک َ دَ ] ( ع ص ) فرومایه. بی مروت. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). پست. خسیس. ( یادداشت مؤلف ).

کعدب. [ ک ُ دُ ] ( ع اِ ) ج ِ کُعدُبَة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

کعدب . [ ک َ دَ ] (ع ص ) فرومایه . بی مروت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). پست . خسیس . (یادداشت مؤلف ).


کعدب . [ ک ُ دُ ] (ع اِ) ج ِ کُعدُبَة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: