کلمه جو
صفحه اصلی

نشاور

لغت نامه دهخدا

نشاور. [ ن ِ وَ ] ( اِخ ) دمشقی در نخبةالدهر گوید: نام دیگر مازندران است. ( از یادداشت مؤلف ). نام رودخانه ای است در ممالک عجم. ( آنندراج ).

نشاور. [ ن ِ وُ ] ( اِخ ) نیسابور. ( عیون ج 2 ص 17 ). رجوع به نیشابور شود.

نشاور. [ ن ِ وَ ] (اِخ ) دمشقی در نخبةالدهر گوید: نام دیگر مازندران است . (از یادداشت مؤلف ). نام رودخانه ای است در ممالک عجم . (آنندراج ).


نشاور. [ ن ِ وُ ] (اِخ ) نیسابور. (عیون ج 2 ص 17). رجوع به نیشابور شود.



کلمات دیگر: