علی مخزومی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
علی مخزومی. [ ع َ ی ِ م َ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲبن عمران قرشی مخزومی شیعی میمونی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی میمونی شود.
علی مخزومی. [ ع َ ی ِ م َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن احمدبن سلمه مخزومی بلنسی. مکنی به ابوالحسن. نام او در سیرالنبلاء بصورت «علی بن محمدبن احمدبن حریق مخزومی بلنسی »آمده است. وی ادیب و لغوی و شاعر بود. در سال 551 هَ. ق. متولد شد و در 622 هَ. ق. درگذشت. او راست : 1- دیوان شعر، در دو جزء. 2- شرح مقصوره ابن درید. ( از معجم المؤلفین از سیرالنبلاء ذهبی ج 13 ص 193 و الوافی صفدی ج 12 ص 145 و الاعلام زرکلی ج 5 ص 152 ).
علی مخزومی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ ) ابن جاراﷲبن محمدبن ابی الیمن بن ابی بکربن علی بن محمدبن محمدبن حسین بن احمد قرشی مخزومی حنفی . مشهور به ابن ظهیرة. وی فقیه و منطقی و نحوی و شاعر بود و در سال 1010 هَ . ق . در سن بیش از نودسالگی درگذشت . او راست : 1- حاشیه بر ایساغوجی قاضی زکریا انصاری . 2- حاشیه بر شرح توضیح . 3- دیوان شعر. 4- الشربات السنیة من مزاج الفاظ الاجرومیة، در نحو. 5- فتاوی . (از معجم المؤلفین ).
علی مخزومی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن عمران قرشی مخزومی شیعی میمونی . مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی میمونی شود.
علی مخزومی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن سلمه ٔ مخزومی بلنسی . مکنی به ابوالحسن . نام او در سیرالنبلاء بصورت «علی بن محمدبن احمدبن حریق مخزومی بلنسی »آمده است . وی ادیب و لغوی و شاعر بود. در سال 551 هَ . ق . متولد شد و در 622 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1- دیوان شعر، در دو جزء. 2- شرح مقصوره ٔ ابن درید. (از معجم المؤلفین از سیرالنبلاء ذهبی ج 13 ص 193 و الوافی صفدی ج 12 ص 145 و الاعلام زرکلی ج 5 ص 152).