کلمه جو
صفحه اصلی

کصم

فرهنگ فارسی

چیزی یا کسی را بسختی و ستم راندن

لغت نامه دهخدا

کصم. [ ک َ ] ( ع مص ) چیزی یا کسی را به سختی و ستم راندن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: