کلمه جو
صفحه اصلی

فیوح

لغت نامه دهخدا

فیوح. [ ف ُ ] ( ع اِمص ) بسیاری ِ نبات. || فراخی و ارزانی سال و بلاد. ( منتهی الارب ).


کلمات دیگر: