قلعه گاه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
قلعه گاه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج ، واقع در 18هزارگزی شمال باختری رزاب و 2 هزارگزی شمال راه اتومبیل رو مریوان به رزاب . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 250 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، لبینات ، انگور، دیم و شغل اهالی زراعت و گله داری است ،راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
قلعه گاه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 26هزارگزی جنوب خاوری پاوه و 2 هزارگزی باختر راه اتومبیل رو شهر کرمانشاه به پاوه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 162 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، لبنیات ، توتون و توت و شغل اهالی زراعت و گله داری است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
قلعه گاه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ساران بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 16هزارگزی باختر دیواندره و 4 هزارگزی گله سود. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 120 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
قلعه گاه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاورد بخش کامیاران شهرستان سنندج ، واقع در 54هزارگزی شمال خاوری کامیاران و 3هزارگزی شمال خاور گرگر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 388 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، لبنیات ، توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
خبر کرد کامشب ز نیروی شاه
خرابی درآمد بدین قلعه گاه.
قلعه گاه. [ ق َ ع َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ساران بخش دیواندره شهرستان سنندج ، واقع در 16هزارگزی باختر دیواندره و 4 هزارگزی گله سود. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنه آن 120 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
قلعه گاه. [ ق َ ع َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوه شهرستان سنندج ، واقع در 26هزارگزی جنوب خاوری پاوه و 2 هزارگزی باختر راه اتومبیل رو شهر کرمانشاه به پاوه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنه آن 162 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، لبنیات ، توتون و توت و شغل اهالی زراعت و گله داری است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
قلعه گاه. [ ق َ ع َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه شهرستان سنندج ، واقع در 52هزارگزی خاور سی و سه مرده. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنه آن 175 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات ، و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد و صنایع دستی زنان ، قالیچه و جاجیم و گلیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
قلعه گاه. [ ق َ ع َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج ، واقع در 18هزارگزی شمال باختری رزاب و 2 هزارگزی شمال راه اتومبیل رو مریوان به رزاب. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنه آن 250 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، لبینات ، انگور، دیم و شغل اهالی زراعت و گله داری است ،راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
قلعه گاه. [ ق َ ع َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گاورد بخش کامیاران شهرستان سنندج ، واقع در 54هزارگزی شمال خاوری کامیاران و 3هزارگزی شمال خاور گرگر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنه آن 388 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، لبنیات ، توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
قلعه گاه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 52هزارگزی خاور سی و سه مرده . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 175 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات ، و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد و صنایع دستی زنان ، قالیچه و جاجیم و گلیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
خبر کرد کامشب ز نیروی شاه
خرابی درآمد بدین قلعه گاه .
نظامی .
دانشنامه عمومی
قلعه گاه (دیواندره)
قلعه گاه (قروه)
قلعه گاه، قفقاز
این روستا در دهستان ایلان شمالی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۱۴ نفر (۲۰خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان امیرآباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۰۲ نفر (۵۹خانوار) بوده است.