۱ - با هم رفتن.۲ - با هم برابری کردن . ۳ - با یکدیگر سخن گفتن .
مجارات کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مجارات کردن. [ م ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) برابری کردن. رقابت کردن. هماوردی کردن :
به نوک کلک گهر را جگر همی سفتن
به گام صیت مجارات با صبا کردن.
به نوک کلک گهر را جگر همی سفتن
به گام صیت مجارات با صبا کردن.
کمال الدین اسماعیل.
کلمات دیگر: