( مجابة ) مجابة. [ م ُ جاب ْ ب َ ] ( ع مص ) نبرد کردن در حسن و طعام و مانند آن. جباب. ( منتهی الارب ). نبرد کردن در حسن و نیکویی و طعام و جز آن. ( ناظم الاطباء ). مبارزه و مفاخرت کردن در حسن و طعام. ( از اقرب الموارد ).
مجابه
لغت نامه دهخدا
مجابة. [ م ُ جاب ْ ب َ ] (ع مص ) نبرد کردن در حسن و طعام و مانند آن . جباب . (منتهی الارب ). نبرد کردن در حسن و نیکویی و طعام و جز آن . (ناظم الاطباء). مبارزه و مفاخرت کردن در حسن و طعام . (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: