کشیده تر. [ ک َ / ک ِ دَ / دِ ت َ ] ( ص تفضیلی ) درازتر. طویل تر :
درازترز غم مستمند سوخته دل
کشیده تر ز شب دردمند خسته جگر.
میگون رطبش رسیده تر شد.
کشیده تر از کاکل و زلف یار.
درازترز غم مستمند سوخته دل
کشیده تر ز شب دردمند خسته جگر.
فرخی.
سرو سهیش کشیده تر شدمیگون رطبش رسیده تر شد.
نظامی.
صف صفدران از یمین و یسارکشیده تر از کاکل و زلف یار.
ظهوری ( از آنندراج ).