کلمه جو
صفحه اصلی

قلفتی

لغت نامه دهخدا

قلفتی. [ ق ِ ل ِ ] ( ص ، ق ) رجوع به غِلِفْتی شود.
- پوست را قلفتی از بدن کندن ؛ یک تکه بدون آنکه پاره و سوراخ شود.
- قلفتی زدن ؛ در تداول ، به فریب چیز بدی را بجای چیزی نیک به کسی دادن. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به غلفتی زدن شود.


کلمات دیگر: