کلمه جو
صفحه اصلی

مجازفه

لغت نامه دهخدا

( مجازفة ) مجازفة. [ م ُ زَ ف َ ] ( ع مص ) به گزاف فراگرفتن ، فارسی معرب. ( تاج المصادربیهقی ). به گزاف فراگرفتن. جزاف. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). در بیع با حدس و تخمین معامله کردن. ( از اقرب الموارد ). از گزاف فارسی ، به گزاف فروختن. چکی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- بیغ مجازفة ؛ بیع مزابنة. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به مزابنة شود.
|| بیع معلومی به مجهولی از جنس آن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

مجازفة. [ م ُ زَ ف َ ] (ع مص ) به گزاف فراگرفتن ، فارسی معرب . (تاج المصادربیهقی ). به گزاف فراگرفتن . جزاف . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). در بیع با حدس و تخمین معامله کردن . (از اقرب الموارد). از گزاف فارسی ، به گزاف فروختن . چکی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- بیغ مجازفة ؛ بیع مزابنة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مزابنة شود.
|| بیع معلومی به مجهولی از جنس آن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


دانشنامه عمومی

مُجازَفه بی پروایی ماجراجویی خطرکردن



کلمات دیگر: