کلمه جو
صفحه اصلی

کف ء

لغت نامه دهخدا

کف ء. [ ک َف ْءْ ] ( ع اِ ) مانند و همتا. ( منتهی الارب ). مثل و مانند و همتا. ( ناظم الاطباء ). نظیر و مساوی. ( از معجم متن اللغة ). ج ، کفاء. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به کفؤ شود.

کف ء. [ ک ِف ْءْ ] ( ع اِ ) شکم رودبار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بطن وادی. ( از اقرب الموارد ) ( از تاج العروس ). بستر رود. ( ناظم الاطباء ). کفی ٔ. ( از معجم متن اللغة ).

کف ء. [ ک َف ْءْ ] (ع اِ) مانند و همتا. (منتهی الارب ). مثل و مانند و همتا. (ناظم الاطباء). نظیر و مساوی . (از معجم متن اللغة). ج ، کفاء. (ناظم الاطباء). و رجوع به کفؤ شود.


کف ء. [ ک ِف ْءْ ] (ع اِ) شکم رودبار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بطن وادی . (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ). بستر رود. (ناظم الاطباء). کفی ٔ. (از معجم متن اللغة).



کلمات دیگر: