قلفع. [ ق ِ ف َ ] ( ع اِ ) دارای معانی قِلفِع است. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به آن کلمه شود.
قلفع. [ ق ِ ف ِ ] ( ع اِ ) گل تراشه ترقیده و پاره پاره شده. ( منتهی الارب ). یا یتفلق من الطین و یتشقق. ( اقرب الموارد ). || آنچه از آهن برافتد و پراکنده شود وقت کوفتن است. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به قِلفَع شود.
قلفع. [ ق ِ ف ِ ] ( ع اِ ) گل تراشه ترقیده و پاره پاره شده. ( منتهی الارب ). یا یتفلق من الطین و یتشقق. ( اقرب الموارد ). || آنچه از آهن برافتد و پراکنده شود وقت کوفتن است. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به قِلفَع شود.