ملفوف
فارسی به انگلیسی
عربی به فارسی
کلم , دله دزدي , کش رفتن , رشد پيدا کردن (مثل سرکلم)
فرهنگ فارسی
درنوردیده وپیچیده شده، درلفافه پیچیده شده
( اسم ) پیچیده شده ( در لفاف ) درنوردیده .
( اسم ) پیچیده شده ( در لفاف ) درنوردیده .
فرهنگ معین
(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) پیچیده شده ، در لفافه .
لغت نامه دهخدا
ملفوف. [ م َ ] ( ع ص ) درنوردیده و پیچیده و فراهم آورده. ( آنندراج ). مأخوذ از تازی ، پیچیده شده و لفافه شده و لفافه کرده و احاطه شده و در جوف گذاشته. ( ناظم الاطباء ). تافته. لوله شده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || مجموع و لفافه و کلم. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
۱. در نوردیده و پیچیده شده.
۲. در لفافه پیچیده شده.
۲. در لفافه پیچیده شده.
پیشنهاد کاربران
بیش از یک چیز را در چیزی پیچیدن و داشتن.
تشبیه ملفوف: چند مشبه و چند مشبه به بیاورند، به ترتیبی که اول ، همه مشبه ها و بعد از آن همه مشبه به ها را ذکر کنند.
دلیری دارم به فر و زیب چون رعنا تذرو
روی و موی و قامت او، همچو ماه و مشک و سرو
تشبیه ملفوف: چند مشبه و چند مشبه به بیاورند، به ترتیبی که اول ، همه مشبه ها و بعد از آن همه مشبه به ها را ذکر کنند.
دلیری دارم به فر و زیب چون رعنا تذرو
روی و موی و قامت او، همچو ماه و مشک و سرو
کلمات دیگر: