یکسان شمردن مانند یکدیگر تصور کردن
همسر داشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
همسر داشتن. [ هََ س َ ت َ ] ( مص مرکب ) یکسان شمردن. مانند یکدیگر تصور کردن :
بشناس مبدع را ز خالق تا نداری همسرش
حیدر همین کرده ست اشارت خلق را بر منبرش.
بشناس مبدع را ز خالق تا نداری همسرش
حیدر همین کرده ست اشارت خلق را بر منبرش.
ناصرخسرو.
|| در تداول امروز، تأهل. زن داشتن.کلمات دیگر: