( اسم ) انام مردم مردمان .
به خواب کردن و خوابانیدن ارقاد . یا خوابیده یافتن کسی را . لاغر گردانیدن آنان را .
به خواب کردن و خوابانیدن ارقاد . یا خوابیده یافتن کسی را . لاغر گردانیدن آنان را .
انامه . [ اِ م َ ] (از ع ، مص ) بخوابانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به انامة شود.
منوچهری .
انامة. [ اِ م َ ] (ع مص ) بخواب کردن و خوابانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). ارقاد. (از اقرب الموارد). || خوابیده یافتن کسی را. || کشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || شکست دادن و شکستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء): انامت السنة الناس ؛ اذا هشمتهم . (منتهی الارب ). لاغر گردانیدن آنان را. (از اقرب الموارد).