( مصدر ) ۱- سفر کردن . ۲- شخصی یا چیزی را باتفاق کسی فرستادن .
همراه کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
همراه کردن. [ هََ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مقابل همراه شدن. قرین ساختن. دو چیز را به هم پیوستن :
مادر فرقان چه دانی تو که هفت آیت چراست
یا شهادت را چرا همراه کردستند لا؟
مادر فرقان چه دانی تو که هفت آیت چراست
یا شهادت را چرا همراه کردستند لا؟
ناصرخسرو.
کلمات دیگر: