کلمه جو
صفحه اصلی

ولهی

لغت نامه دهخدا

ولهی. [ وَها ] ( ع ص ) مؤنث ولهان. به معنی زن اندوه مند و بیخود از اندوه. || زن سرگشته. || زن ترسناک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ).

ولهی. [ وَ ها ] ( اِخ ) نام شیطانی که برانگیزد مردم را بر بسیاری ِ ریختن آب در وضو.

ولهی . [ وَ ها ] (اِخ ) نام شیطانی که برانگیزد مردم را بر بسیاری ِ ریختن آب در وضو.


ولهی . [ وَها ] (ع ص ) مؤنث ولهان . به معنی زن اندوه مند و بیخود از اندوه . || زن سرگشته . || زن ترسناک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد).



کلمات دیگر: