کلمه جو
صفحه اصلی

ولاید

فرهنگ فارسی

جمع ولیده .

جمع ولیده بمعنی کودک مادینه و پرستار .

لغت نامه دهخدا

ولاید. [ وَ ی ِ ] ( ع اِ ) ج ِ ولیدة. ( اقرب الموارد ). رجوع به ولائد و ولیدة شود.

ولائد. [ وَ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ ولیدة، به معنی کودک مادینه و پرستار. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). رجوع به ولیدة شود.


کلمات دیگر: