کلمه جو
صفحه اصلی

مفغره

عربی به فارسی

درو گر , ماشين درو


لغت نامه دهخدا

( مفغرة ) مفغرة. [ م َ غ َ رَ ] ( ع اِ ) زمین فراخ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || گو کوه خردتر از کهف. ( منتهی الارب ). گوی در کوه که خردتر از کهف باشد. ( ناظم الاطباء ). شکافی در کوه که کوچکتر از کهف باشد. ( از اقرب الموارد ).

مفغرة. [ م َ غ َ رَ ] (ع اِ) زمین فراخ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گو کوه خردتر از کهف . (منتهی الارب ). گوی در کوه که خردتر از کهف باشد. (ناظم الاطباء). شکافی در کوه که کوچکتر از کهف باشد. (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: