جمع آورنده و گرد کننده
جماعه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جماعة. [ ج َ ع َ ] (ع اِ) همگی چیزی . (منتهی الارب ). || گروه مردم .(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به جماعت شود.
جماعة. [ ج َم ْ ما ع َ ] (ع ص )جمعآورنده و گردکننده : ابن الکوفی ... جماعة الکتب ، صادق فی الحکایة. (الفهرست ابن الندیم ).
پیشنهاد کاربران
گروه مردم
جماعه:فریق من الناس
کلمات دیگر: