کلمه جو
صفحه اصلی

صعلوکی

لغت نامه دهخدا

صعلوکی. [ ص ُ ] ( اِخ ) رجوع به ابوسهل محمدبن سلیمان بن هارون... شود.

صعلوکی. [ ص ُ ] ( اِخ ) سهل بن سلیمان صعلوکی. رجوع به ابوالطیب سهل سلیمان... شود.

صعلوکی . [ ص ُ ] (اِخ ) رجوع به ابوسهل محمدبن سلیمان بن هارون ... شود.


صعلوکی . [ ص ُ ] (اِخ ) سهل بن سلیمان صعلوکی . رجوع به ابوالطیب سهل سلیمان ... شود.



کلمات دیگر: