صروع . [ ص َ ] (ع ص ) نیک کشتی گیر. (منتهی الارب ). نیک اندازنده مردم را. ج ، صُرُع . (منتهی الارب ).
صروع
لغت نامه دهخدا
صروع . [ ص ُ ] (ع اِ) ج ِ صِرع . (منتهی الارب ). رجوع به صرع شود.
صروع. [ ص ُ ] ( ع اِ ) ج ِ صِرع. ( منتهی الارب ). رجوع به صرع شود.
صروع. [ ص َ ] ( ع ص ) نیک کشتی گیر. ( منتهی الارب ). نیک اندازنده مردم را. ج ، صُرُع. ( منتهی الارب ).
صروع. [ ص َ ] ( ع ص ) نیک کشتی گیر. ( منتهی الارب ). نیک اندازنده مردم را. ج ، صُرُع. ( منتهی الارب ).
کلمات دیگر: